دلنوشته های فریدون کدخدایی

دلنوشته های فریدون کدخدایی

چشم ما نگران توست ای ایران ای خاک اهرایی
دلنوشته های فریدون کدخدایی

دلنوشته های فریدون کدخدایی

چشم ما نگران توست ای ایران ای خاک اهرایی

اعلام پذیرش مرزهای اسرائیلی در ۱۹۶۷ توسط خالد مشعل


همانطوریکه پیش بینی می شد با اعلام پذیرش مرزهای اسرائیلی در ۱۹۶۷ توسطخالد مشعل دبیر سیاسی حماس، گام تازه‌ای به سوی صلح بین فلسطین و اسراییل  برداشته شد و میلیاردها دلار خرج  ایران برای حماس بر باد رفت و آخر داستان و سناریو هم همین است .

این ماجرا حکایتی را در ذهن متبادر می کند که اصفهانی با یک مشتری سر قیمت یک کالایی جر و پحث می کردند و این بحث به جدال کشیده شد عابری از کوچه می گذشت و بعد از شنیدن واقعه از فروشنده اصفهانی طرف داری کرد و طبعا با مشتری در مورد قیمت کالا بحث شون شد دراین بین جدال و بحث که اصفهانی کنار مغازه خودش ایستاده بود با لهجه خاص خودش به هر دو طرف گفت : آمو اینجا محل کسبه برید بالاتر با هم بحث کنید 

شوآف مناظره در انتخابات


نشست انتخاباتی امروز نامزدهای ریاست جمهوری مناظره نبود به منازره بیشتر  شباهت داشت  راه کارهای برون رفت از بحران -جای خود را به خطابه خوانی داده بود وعده ووعید تا جایی چهره این نشست را زشت کرده بود که بیننده را منهوع می کرد اگر تعریف رجال سیاسی در ایران این 66 نفر هستند باید برای تعریف این واژه فکری کرد

به جای پاسخ سوالات و چگونگی عملیاتی کردن برنامه ها_ یا مردم را می ترساندند یا به حربه وعده های بی اساس پناه می بردند وعده 5 میلیون کار طی 4 سال در ایران فقط سر کار گذاشتن مردم است و قطعا از ذهن یک انسانی که اصلا به مسائل اشراف ندارد بیرون می آید اگر ایشان وعده آوردن برج ایفل از فرانسه و گذاشتن آن در تهران را می داد باور پذیرتر به نظر می رسید. خوشبینانه ترین قضاوت این است  که حضرات با دادن این وعده ها فریب افکار عمومی را فراهم می کنند واز طرف دیگروعید ها طرف مقابل که بیراهه وراه را ترسیم میکند .

به نظر می رسد به جای رجال سیاسی که در این 6 نفر مصداق پیدا میکند باید به طرف رجال علمی ودانشگاهی نخبه برویم ایران دیگر ظرفیت آزمون و خطا را ندارد وباید افراد دانشگاهی مسائل اقتصادی و فرهنگی راآگاهانه حل کنند ونخبه های اقتصادی وارد عرصه مدیریتی شوند 

۱۸ اردی بهشت سالگرد غروب دکتر حسین عظیمی آرانی


جمعی از مسئولان ایرانی در روزگار یکی ازدولتهای سابق به مالزی می روند در این دیدار یکی از همراهان از مشکلات اقتصادی ایران می گوید و از ماهاتیر محمد می پرسد :شما چه کار کردید که اینگونه کشورتان پیشرفت کرده است؟

ایشان می گوید وقتی شما در کشورتان افرادی مثل دکتر عظیمی هست چرا  به دنبال نسخه خارجی می گردید؟!!

منتقدان جوزده


یکی از منتقدان دولت در تریبون دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، در اعتراض به چیزی که سکسیسم در ستادهای روحانی خوانده سوتین بنفش بر سر نیزه کرد.

این  کار انقدر سخیف و شنیع است که برای هیچ کدام از جناح های موجود قابل دفاع و توجیه نیست و هیچ فردی از آن جانب داری نمی کند ولی وقتی میتینگ های و مناظره های تبلیغاتی  به جای دفاع از بیلان کار وراه کار بروترفت از بحران به رینگ های بکس رقبا تبدیل شده است جوانی هر چند خام وبی هدف صورت تند و افراطی و کاریکاتوری این تنش ها را به رخ دیگران می کشد.

آقای روحانی دست از این جناح بازی و سیاسی کار ی کودکانه بردارید !!


یکی از مولفه های پیشرفت در یک کشور آموزش و پرورش ان کشور است هرچه این وزارت از نظر علمی فربه تر باشد پیشرفت آموزش کشور  منحی صعودی را تجربه خواهد کرد  در کشور ما که داعیه توسعه همه جانبه را در سر می پروراند این وزارت در جایگاهی بسیار سخیف وجود دارد . دیدگاه مسئولین به وزارت آموزش و پرورش نگاه مصرفی است  و معلمین ان هم در جایگاه مناسب قرار ندارد همه این موارد شاید به این نکته ما را توجه دارد که هیچگاه وزیر شایسته از جنس آموزش و پرورش برای تصدی این امر قرار نداشته است.

اینکه مردی از جنس وزارت علوم به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش معرفی شد واز مجلس رای آورد بدون این توجه که این دو وزارت خانه از منظر سیاست گذاری دارای ماهیت متفاوت هستند این ادعا را برجسته تر می کند که همه افعال واقوال در این کشور سیاسی کاری است نه شایسته سالاری. 

آقای روحانی اگر قرار باسد کشوری به مرحله خودکفایی هم جانبه برسد نقش اصلی را آموزش و پرورش آن به عهده دارد دست از این جناح بازی و سیاسی کاری کودکانه بردارید

اجازه دهید هر کس تجربه کافی و برنامه وافی دارد برهمان مسند اصلی تکیه بزند نه اینکه اگر دانش آشتیانی در وزارت علوم رای نیاورد برود آموزش و پرورش اگر انجا هم نشد برود وزارت کار شاید اگر آنجا هم توفیقی حاصل نشد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی گرینه خوبی باشد !!

آقایان شورای شهر این خانه ها در مسیر جاده شما واقع نشده اندبلکه ...


این روزها تخریب خانه هایی قدیمی(‌مانند خانه صفایی و اسفندیار رئوفی )‌ در سکوت خبری در آران وبیدگل به کرات دیده می شود و متاسفانه هیچ واکنشی برای جلو گیری از این همه تخریب فرهنگی وجود ندارد مادر آران وبیدگل برای اینکه هیئت هایمان جای فراخی برای حرکت داشته باشند از هر گونه تخریب مادی ومعنوی به آثار فرهنگی مان هیچ ابایی نداریم هشنی زیارت محمد هلال نمونه بارزی از حماقت افرادی بود که حاضر شدند تیغ خشن لودرها را برجان چندین ساله آن فرود بیاورندوجالب اینکه همان افراد هم برای مسائل شهر ما در فشانی می کنند  از بادگیرها زیبای محمد هلال و اب انبار ان هم باید یادی شود ما هنوز در نادانی هایمان غوطه وریم ایندگان حتما کوته نظری مسئولین امروز آران وبیدگل را نخواهند بخشید چرا که امروز برای احداث خیابانی خانه های عهد قاجاری را به تیغه های لودر می سپاریم هیچ کشوری با میراث فرهنگی خود تا به این حد بی رحم نیست واین بی رحمی نشانی از بی خردی ماست .

آقای شهردار و اعضای محترم شورای شهر این خانه ها در مسیر جاده شما واقع نشده اند این خانه ها سالیان قبل از اینکه شما طرحی بریزید وجود داشته اند بلکه جاده های شما در مسیر این خانه ها طراحی شده است لطفا کمی فرهنگی فکر کنید فقط کمی !!

یک دریاچه نمک در ایران

تیم پیک فضانورد انگلیسی این عکس را روی توییتر خود گذاشته و نوشته اینجا مریخ نیست، یک دریاچه نمک در ایران است

همان بهتر که بمیرد.


بعد از دستگیری میرزا رضا کرمانی و هنگام بازجویی از او پرسیدند:
چرا حضرت ناصر الدین شاه را کشتی؟
او پاسخ داد:
سراسر مملکت را فساد  و فقر گرفته و همه تقصیر از او بود چرا که سر رشته ی همه چیز در مملکت به او ختم میشد و تمام قوا در شخص او متمرکز بود.
گفتند:
این ربطی به والا حضرت ندارد و اطرافیان او مقصرند، او از خیلی امور ناراست بی اطلاع بود.
پاسخ میرزا شنیدنی و تاریخی است و همیشه در تاریخ ایران درست می نماید و به یادگار خواهد ماند.
او پاسخ داد:
اگر اطلاع داشت که حقش بود و اگر بی اطلاع بود، وای به حال مملکتی که شاهش از این همه ناراستی و فقر و فساد بی اطلاع باشد .
همان بهتر که بمیرد

بدون شرح


دیروز وقتی به جمعی از گپ و گفت شاعران انجمن کاشان به قمصر می رفتیم در راه به محمد رضا گفتم به سخنان شاعران گوش بده و چگونگی سخن لطیفانه از دید یک شاعر را بیاموز و چه اشتباهی کردم

در همان انجمن وقتی شاعری خودخواهی وزشتی را به جایی می رساند که سعدی وحافظ را در سرودن نوعی از شعر (که اتفاقا زیاد هم هنری نیست ) به بی سوادی متهم می کند و با کمال وقاحت  دیگران  را به مبارزه زشت  هل من مزید می طلبد فقط نگاهم به محمد رضا بود که برود در حیاط خانه به بازی کودکانه اش بپردازد و حتی یک بار به محمد رضا با تشر گفتم پسر جان برو

کاسب های مکاسب خوانده (‌۱)‌




علی صدقی مدیرکل بانک رفاه کارگران با حقوق سالیاته (‌به قول خودش )‌ 234 میلیون تومان و ته قول رسانه ها ماهیانه 234 میلیون تومان

بیچاره کارگرانی که با حداقل ۸۰۰ هزار تومان شکم چندین نفر را باید سیر کنند حالا این عزیز می گوید بانک رفاه کارگران خصوصی است، وی اضافه کرد: همانند سایربانک‌های خصوصی حقوق و پاداش مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره توسط مجمع عمومی بانک تعیین می‌شود.


معنی این جمله این است به شما ربطی ندارد حالا جای مهرش را ببینیدواقعا معنای فاصله طبقاتی چیست ؟ چرا این قدر تفاوت وجود دارد ؟

البته حق با ایشان است  سیستم بیمار است .


 

خبر امروز

خانواده کارگرانی که به دلیل تجمع در مقابل شهرداری اهواز در اعتراض به عدم دریافت ۴ ماه حقوق خود تجمع کرده و بازداشت شده بودند، خواهان آزادی بستگان خود شده‌اند.